آیا ممکن است در یک رابطه عاشقانه احساس بیارزشی کنیم؟
تصور کنید در رابطهای هستید که زمانی پر از شور و اشتیاق بوده، اما حالا احساس میکنید کمکم در حال محو شدن هستید. احساس بیارزشی در یک رابطه عاشقانه تجربهای تلخ و دردناک است که میتواند عمیقاً عزت نفس و سلامت روان ما را تحت تاثیر قرار دهد. اما چرا چنین احساسی به وجود میآید؟ و مهمتر از آن، چطور میتوانیم با آن مقابله کنیم؟
دلایل متعددی میتواند باعث شود در یک رابطه احساس بیارزشی کنیم. این دلایل میتواند از الگوهای رفتاری طرف مقابل گرفته تا مشکلات درونی خودمان متغیر باشد. در ادامه به برخی از مهمترین عوامل و نشانههای این احساس اشاره میکنیم:
- ✔️
عدم دریافت توجه و محبت کافی:
وقتی احساس میکنید شریک عاطفیتان به شما توجه کافی ندارد یا به نیازهای عاطفیتان اهمیت نمیدهد. - ✔️
انتقاد مداوم:
اگر دائماً مورد انتقاد قرار میگیرید و به ندرت مورد تشویق یا قدردانی قرار میگیرید.
- ✔️
بیاحترامی و تحقیر:
اگر شریک عاطفیتان به شما بیاحترامی میکند، شما را تحقیر میکند یا با شما به شکلی توهینآمیز صحبت میکند. - ✔️
نادیده گرفته شدن احساسات:
وقتی احساس میکنید شریک عاطفیتان به احساسات شما اهمیت نمیدهد و آنها را جدی نمیگیرد. - ✔️
مقایسه با دیگران:
اگر شریک عاطفیتان شما را با افراد دیگر مقایسه میکند و احساس میکنید در این مقایسه کم میآورید. - ✔️
فقدان ارتباط صمیمانه:
وقتی احساس میکنید نمیتوانید به طور کامل با شریک عاطفیتان ارتباط برقرار کنید و درک نمیشوید. - ✔️
عدم حمایت:
اگر در زمانهای سخت احساس میکنید شریک عاطفیتان از شما حمایت نمیکند. - ✔️
بیاعتمادی:
اگر به شریک عاطفیتان بیاعتماد هستید و مدام نگران خیانت یا دروغ گفتن او هستید. - ✔️
کنترلگری:
اگر شریک عاطفیتان سعی میکند شما را کنترل کند و آزادی شما را محدود کند. - ✔️
عدم تعهد:
وقتی احساس میکنید شریک عاطفیتان به رابطه متعهد نیست و ممکن است هر لحظه آن را ترک کند. - ✔️
نداشتن مرزهای مشخص:
اگر در رابطه مرزهای مشخصی ندارید و اجازه میدهید شریک عاطفیتان از شما سوء استفاده کند. - ✔️
مشکلات درونی خودتان:
گاهی اوقات احساس بیارزشی ریشه در مشکلات درونی خودمان دارد، مانند عزت نفس پایین یا تجربیات آسیبزای گذشته. - ✔️
انتظارات غیر واقعی:
اگر انتظارات غیر واقعبینانهای از رابطه دارید و مدام در حال تلاش برای رسیدن به یک تصویر کاملا مطلوب هستید. - ✔️
ترس از تنهایی:
گاهی اوقات ترس از تنهایی باعث میشود در رابطهای بمانیم که به ما آسیب میزند، حتی اگر در آن احساس بیارزشی کنیم. - ✔️
نادیده گرفتن نیازهای خود:
اگر مدام در حال تلاش برای راضی کردن شریک عاطفیتان هستید و نیازهای خودتان را نادیده میگیرید. - ✔️
عدم ابراز احساسات:
اگر نمیتوانید احساسات خود را به طور با صداقت با شریک عاطفیتان در میان بگذارید. - ✔️
وابستگی عاطفی:
اگر به شدت به شریک عاطفیتان وابسته هستید و فکر میکنید بدون او نمیتوانید زندگی کنید.
اینها تنها چند نمونه از عواملی هستند که میتوانند باعث شوند در یک رابطه عاشقانه احساس بیارزشی کنیم. باید به این احساسات توجه کنیم و سعی کنیم ریشه آنها را پیدا کنیم.
مقدمه
متاسفانه، پاسخ به این سوال مثبت است. حتی در روابط عاشقانه، جایی که انتظار داریم احساس دوست داشته شدن، ارزشمند بودن و امنیت کنیم، ممکن است احساس بیارزشی به سراغمان بیاید. این احساس میتواند ریشه در عوامل مختلفی داشته باشد و تاثیر مخربی بر سلامت روان و کیفیت رابطه بگذارد. در این مقاله، به بررسی 17 نکتهای میپردازیم که میتوانند باعث ایجاد احساس بیارزشی در یک رابطه عاشقانه شوند. هدف از این بررسی، افزایش آگاهی و ارائه راهکارهایی برای مقابله با این احساس ناخوشایند است. با شناخت عوامل ایجاد کننده این احساس، میتوانیم گامهایی موثر در جهت بهبود رابطه و افزایش عزت نفس خود برداریم. همراه ما باشید تا این 17 نکته را با هم بررسی کنیم.
1. انتقاد مداوم و سرزنش
انتقاد مداوم و سرزنش از طرف شریک عاطفی، به مرور زمان میتواند احساس بیارزشی را در فرد ایجاد کند.وقتی دائماً مورد انتقاد قرار میگیرید، کم کم باور میکنید که واقعاً بیارزش و ناکافی هستید.این نوع انتقاد، به جای تمرکز بر رفتار خاص، شخصیت کلی فرد را زیر سوال میبرد و به او القا میکند که به طور کلی مشکلی دارد.تفاوت قائل شدن بین انتقاد سازنده و انتقاد تخریبی بسیار مهم است.انتقاد سازنده با هدف کمک به رشد و بهبود رفتار صورت میگیرد، در حالی که انتقاد تخریبی فقط برای تحقیر و تخریب روحیه فرد است.
اگر در رابطه خود با انتقاد مداوم روبرو هستید، حتماً با شریک عاطفی خود در این مورد صحبت کنید و سعی کنید راهی برای بهبود این وضعیت پیدا کنید.
گاهی اوقات کمک گرفتن از یک مشاور میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
2. مقایسه با دیگران
مقایسه شدن با دیگران، مخصوصا در رابطه عاشقانه، میتواند احساس بیارزشی و ناکافی بودن را تشدید کند. وقتی شریک عاطفی شما دائماً شما را با افراد دیگر مقایسه میکند، این پیام را به شما منتقل میکند که به اندازه کافی خوب نیستید. این مقایسهها میتواند در زمینههای مختلفی صورت بگیرد، از جمله ظاهر، شغل، موفقیتها و حتی خصوصیات شخصیتی. هر فردی منحصر به فرد است و مقایسه کردن افراد با یکدیگر، کاری غیرمنطقی و غیرمنصفانه است. مقایسه مداوم نه تنها باعث کاهش عزت نفس شما میشود، بلکه میتواند حسادت و نارضایتی را در رابطه شما افزایش دهد. اگر احساس میکنید که شریک عاطفی شما دائماً شما را با دیگران مقایسه میکند، حتماً با او در این مورد صحبت کنید و به او بگویید که این کار چه تاثیری روی شما میگذارد.
3. بیتوجهی عاطفی
بیتوجهی عاطفی به معنای عدم پاسخگویی به نیازهای عاطفی و احساسی شما از سوی شریک عاطفی است.این بیتوجهی میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله عدم همدلی، عدم حمایت، عدم توجه به احساسات و نادیده گرفتن نیازهای شما.
وقتی نیازهای عاطفی شما در یک رابطه برآورده نمیشود، احساس میکنید که دیده نمیشوید، شنیده نمیشوید و ارزشی ندارید.بیتوجهی عاطفی میتواند به مرور زمان باعث ایجاد احساس تنهایی، افسردگی و اضطراب شود.اگر احساس میکنید که شریک عاطفی شما به نیازهای عاطفی شما بیتوجه است، حتماً با او در این مورد صحبت کنید و به او بگویید که چه انتظاراتی از او دارید.
گاهی اوقات افراد به طور ناخودآگاه به نیازهای عاطفی دیگران بیتوجه هستند و با آگاهی دادن به آنها، میتوان این مشکل را حل کرد.
اما اگر بیتوجهی عاطفی عمدی و مستمر باشد، ممکن است لازم باشد در مورد آینده رابطه خود تجدید نظر کنید.
4. سوء استفاده کلامی
سوء استفاده کلامی شامل هرگونه رفتار کلامی است که باعث ایجاد احساس ترس، شرم، گناه و یا بیارزشی در فرد شود. این نوع سوء استفاده میتواند به شکلهای مختلفی ظاهر شود، از جمله توهین، تحقیر، تهدید، فریاد زدن و کنترل کردن. سوء استفاده کلامی، آسیبهای عمیقی به عزت نفس و سلامت روان فرد وارد میکند. افرادی که مورد سوء استفاده کلامی قرار میگیرند، ممکن است دچار افسردگی، اضطراب، اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) و سایر مشکلات روانی شوند. اگر در رابطه خود مورد سوء استفاده کلامی قرار میگیرید، بدانید که این رفتار غیر قابل قبول است و شما شایسته احترام هستید. در این شرایط، لازم است که برای حفظ سلامت خود، از این رابطه خارج شوید و به دنبال کمک حرفهای باشید.
5. خیانت
خیانت، یکی از آسیبزاترین تجربیات در یک رابطه عاشقانه است. خیانت میتواند احساس بیارزشی، ناامنی، خشم و غم عمیقی را در فرد ایجاد کند. وقتی شریک عاطفی شما به شما خیانت میکند، این پیام را به شما منتقل میکند که به اندازه کافی خوب نیستید و ارزش وفاداری را ندارید. خیانت، اعتماد را در رابطه از بین میبرد و ترمیم آن میتواند بسیار دشوار باشد. تصمیم گیری در مورد ادامه رابطه پس از خیانت، یک تصمیم شخصی است و به عوامل مختلفی بستگی دارد، از جمله میزان پشیمانی شریک عاطفی، تمایل به ترمیم رابطه و توانایی شما برای بخشش. در هر صورت، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند در این فرآیند بسیار مفید باشد.
6. عدم قدردانی
عدم قدردانی از تلاشها و محبتهای شما، میتواند احساس بیارزشی را در رابطه ایجاد کند. وقتی شریک عاطفی شما هرگز از شما تشکر نمیکند و ارزش زحمات شما را نمیداند، احساس میکنید که دیده نمیشوید و زحمات شما نادیده گرفته میشوند. قدردانی، یک عنصر اساسی در هر رابطه سالم است. ابراز قدردانی به شریک عاطفی نشان میدهد که شما به او اهمیت میدهید و ارزش او را میدانید. اگر احساس میکنید که در رابطه خود مورد قدردانی قرار نمیگیرید، حتماً با شریک عاطفی خود در این مورد صحبت کنید و به او بگویید که قدردانی چقدر برای شما مهم است. سعی کنید شما هم به نوبه خود، قدردان تلاشها و محبتهای شریک عاطفی خود باشید. این کار میتواند به تقویت رابطه شما کمک کند.
7. کنترل کردن
رفتارهای کنترلگرانه، مانند تلاش برای کنترل کردن رفتار، افکار، روابط و یا تصمیمات شما، میتواند احساس بیارزشی و ناتوانی را در شما ایجاد کند. وقتی شریک عاطفی شما سعی میکند شما را کنترل کند، این پیام را به شما منتقل میکند که به شما اعتماد ندارد و فکر میکند که شما نمیتوانید به تنهایی تصمیمات درستی بگیرید. کنترل کردن، استقلال و آزادی شما را سلب میکند و باعث میشود احساس کنید که زندانی شدهاید. اگر در رابطه خود با رفتارهای کنترلگرانه روبرو هستید، حتماً با شریک عاطفی خود در این مورد صحبت کنید و به او بگویید که این رفتارها برای شما قابل قبول نیست. در صورت لزوم، از یک مشاور کمک بگیرید.
8. انزوا از دوستان و خانواده
تلاش برای منزوی کردن شما از دوستان و خانواده، یکی از تاکتیکهای کنترلگرانه است که میتواند احساس بیارزشی و تنهایی را در شما تشدید کند. وقتی شریک عاطفی شما سعی میکند شما را از افرادی که دوستشان دارید جدا کند، هدفش این است که شما را وابسته به خود کند و قدرت خود را بر شما افزایش دهد. حمایت دوستان و خانواده در دوران سخت، بسیار ارزشمند است. منزوی شدن از این افراد، شما را آسیبپذیرتر میکند و مقابله با مشکلات را دشوارتر میسازد.
9. نادیده گرفتن نظرات و پیشنهادات
وقتی نظرات و پیشنهادات شما در یک رابطه نادیده گرفته میشوند، این پیام را به شما منتقل میشود که دیدگاههای شما ارزشی ندارند و مهم نیستند. این نادیده گرفتن میتواند در تصمیمگیریهای روزمره، برنامهریزیها و یا حتی در گفتگوهای ساده رخ دهد. احساس دیده نشدن و شنیده نشدن میتواند منجر به احساس بیارزشی و ناتوانی شود. یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف به نظرات و پیشنهادات یکدیگر احترام میگذارند و در تصمیمگیریها مشارکت میکنند.
10. عدم حمایت از اهداف و رویاها
عدم حمایت از اهداف و رویاهای شما از سوی شریک عاطفی، میتواند احساس بیارزشی و ناتوانی را در شما ایجاد کند. وقتی شریک عاطفی شما به اهداف و رویاهای شما بیاعتنایی میکند و یا حتی آنها را مسخره میکند، احساس میکنید که او به شما و تواناییهایتان باور ندارد. حمایت از اهداف و رویاهای یکدیگر، یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه سالم است. وقتی شریک عاطفی شما از شما حمایت میکند، احساس میکنید که دوست داشته میشوید، ارزشمند هستید و میتوانید به هر چیزی که میخواهید دست پیدا کنید.
11. مقصر دانستن شما برای مشکلات
مقصر دانستن شما برای مشکلات رابطه، حتی زمانی که تقصیری ندارید، میتواند احساس بیارزشی و سرزنشگری را در شما ایجاد کند. این رفتار نشان دهنده عدم مسئولیتپذیری شریک عاطفی شما است و میتواند به مرور زمان باعث تخریب عزت نفس شما شود. پذیرش مسئولیت اشتباهات، یکی از مهمترین جنبههای یک رابطه سالم است. وقتی هر دو طرف مسئولیت اشتباهات خود را میپذیرند، میتوانند به طور موثرتری با مشکلات روبرو شوند و به دنبال راه حل بگردند.
12. عدم ابراز محبت و عشق
عدم ابراز محبت و عشق، چه به صورت کلامی و چه به صورت عملی، میتواند احساس بیارزشی و ناامنی را در یک رابطه ایجاد کند. ابراز محبت و عشق، به شریک عاطفی شما نشان میدهد که به او اهمیت میدهید و دوستش دارید. هر فردی روش خاصی برای ابراز محبت و دریافت عشق دارد. شناخت این روشها و تلاش برای برآورده کردن نیازهای عاطفی یکدیگر، میتواند به تقویت رابطه شما کمک کند.
13. قهر کردنهای طولانی مدت
قهر کردنهای طولانی مدت، به عنوان یک روش برای اجتناب از حل مشکلات، میتواند احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن را در شما ایجاد کند. قهر کردن، مانع از برقراری ارتباط موثر میشود و به جای حل مشکل، آن را پیچیدهتر میکند. در یک رابطه سالم، زوجین باید بتوانند به طور سازنده با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و به دنبال راه حلهایی برای مشکلات خود باشند.
14. تهدید به جدایی
تهدید به جدایی در هنگام بحث و جدل، میتواند احساس ناامنی و بیثباتی را در رابطه ایجاد کند. این تهدیدها، نشان دهنده عدم تعهد شریک عاطفی شما به رابطه است و میتواند به مرور زمان باعث تخریب اعتماد و احساس امنیت شما شود. یک رابطه سالم، رابطهای است که در آن هر دو طرف به یکدیگر متعهد هستند و برای حفظ رابطه تلاش میکنند.
15. دروغگویی
دروغگویی، حتی در مسائل کوچک، میتواند اعتماد را در یک رابطه از بین ببرد و احساس بیارزشی را در فرد ایجاد کند. وقتی شریک عاطفی شما به شما دروغ میگوید، احساس میکنید که به شما احترام نمیگذارد و برای شما ارزش قائل نیست. صداقت و شفافیت، از ارکان اصلی یک رابطه سالم هستند.
16. برآورده نشدن نیازهای جنسی
عدم برآورده شدن نیازهای جنسی در یک رابطه، میتواند احساس بیارزشی و جذاب نبودن را در فرد ایجاد کند. رابطه جنسی، یک جنبه مهم از یک رابطه عاشقانه است و برآورده نشدن نیازهای جنسی میتواند منجر به نارضایتی و سرخوردگی شود. برقراری ارتباط باز و با صداقت در مورد نیازهای جنسی، میتواند به حل این مشکل کمک کند.
17. عدم همدلی
عدم همدلی به معنای ناتوانی در درک و احساس کردن احساسات دیگران است. وقتی شریک عاطفی شما نمیتواند با شما همدلی کند، احساس میکنید که درک نمیشوید و تنها هستید. این عدم همدلی میتواند منجر به احساس بیارزشی و نادیده گرفته شدن شود. همدلی، یکی از مهمترین مهارتهای ارتباطی است که به تقویت رابطه و ایجاد صمیمیت کمک میکند.







من قبلا توی یه رابطه بودم که انگار هر کاری می کردم کم بود. هر حرفم تبدیل می شد به نقطه ضعف و همیشه احساس می کردم دارم تو پوست خودم نمی گنجم. از بس که بهم می گفتند این کاری که می کنی اشتباهه یا اون حرفت مناسب نبود، کم کم باورم شد که شاید واقعا آدم بی ارزشی هستم. هنوزم وقتی یاد اون روزا می افتم قلبم می گیره.
بعضی وقتا فکر می کنم اگه اون موقع یه کم بیشتر خودم رو باور داشتم شاید این طوری نمی شد. وقتی کسی مدام بهت می گه تو خوب نیستی، یه زمانی خودت هم باورت می شه. حالا که فکر می کنم می بینم چقدر احمقانه بود که اجازه دادم کسی این طوری با من رفتار کنه. ولی خب آدم وقتی توی رابطه است گاهی چشمانش بسته می شه.
یکی از بدترین چیزها توی رابطه اینه که حس کنی اصلا مهم نیستی. مثلا من یادمه یه بار کلی توی کارهام استرس داشتم، ولی وقتی گفتمش فقط یه بسم الله گفتن و رفتن سراغ گوشیش. اون موقع فهمیدم که این دیگه عشق نیست، این فقط یه آشنایی طولانیه. اگه کسی واقعا دوستت داشته باشه حداقل برای احساسات تو ارزش قائله.
تا حالا شده حس کنید که دارید تو یه رابطه غرق می شید و اصلا کسی صداتون رو نمی شنوه؟ من چند بار این حس رو تجربه کردم و هر بار کلی طول کشید تا بتونم دوباره خودم رو پیدا کنم. آدم وقتی عاشق می شه گاهی فراموش می کنه که باید خودش رو هم دوست داشته باشه. توی این شرایط فقط گذشت زمان می تونه نشون بده چی درست بوده و چی غلط.
فکر کنم خیلی ها این حس رو تجربه کردن که یکدفعه بفهمی طرف مقابل اصلا اون آدمی نبوده که تو فکر می کردی. من خودم چند بار تو دام افراد سمی افتادم و هر بار کلی زمان و انرژی از دست دادم. خوشحال می شم اگه شما هم چنین تجربیاتی دارید و دوست داشتین درباره اش حرف بزنید. شاید کمک کنیم همدیگه کمتر اشتباهات تکراری رو انجام بدیم.
گاهی اوقات وقتی از طرف مقابل بی مهری می بینی فکر می کنی خودت مشکل داری. ولی یادت باشه بعضی وقت ها طرف مقابل نیست که عوض شده چشم تو عینک توقع و مقایسه رو زده رو چشم هات. من یه زمانی منتظر بودم همسرم دنبالم رو بذاره مثل اول آشنایی. بعد فهمیدم اگه خودم بخوام با زور قدردانی و توجه بگیری فقط حس بدی واسه طرف مقابل میسازم.
بعضی ها انقدر تو رابطه حل میشن که خودشون رو گم می کنن. یادمه یه مدت انقدر تو تایید گرفتن از معشوقم غرق شده بودم که فراموش کرده بودم قبلش کی بودم. متاسفانه وقتی آدم فکر می کنه وجودش به اون رابطه وابسته است تمام قدرت رو به طرف مقابل میده.
چیز عجیبیه که چطور آدم می تونه تو یک رابطه روزی چندبار با چشم و گوش باز موقعیت های بی ارزش شدن رو به جون بخره. مثلا منتظر بمونه طرف مقابل پیامش رو جواب بده یا تاییدش کنه. سریع ترین راه برای بی ارزش شدن تو یه رابطه اینه که خودت رو تبدیل به یه چیز قابل مقایسه کنی.
از اون تجربیات سخت یاد گرفتم اگه تو رابطه عشق قدیمی نیست حداقل سخاوت قدیمی رو فراموش نکن. موندن تو رابطه ای که حس می کنی اونجا نیستی مثل آب کشیدن تو غربال می مونه. هیچ وقت انقدر برای کسی گریه نکن که یادت بره خودت هم می تونی برقصی.